روانشناسی عشق

روانشناسی عشق چیست؟ چگونه بر اساس روانشناسی عشق دیگران را عاشق خود کنیم. روانشناسی عشق اصطلاحی است که به موضوعات روانشناسی مرتبط با روابط عاطفی نسبت داده میشود. روانشناسی 5 رویکرد اصلی دارد که معقوله عشق در تمام آنها مشترک است بنابر این برای عاشق کردن دیگران (براساس روانشناسی عشق) باید به نتایج تحقیقات تمام رویکرد ها نگاهی داشته باشیم.

روانشناسی عشق چه کمکی به ما می کند؟

شاید تصمیم دارید فردی که به تازگی وارد زندگی تان شده را عاشق خود کنید تا با شما ازدواح کند، شاید به کسی علاقه مند شدید و میخواهید توجه او را به خودتان جلب کنید، شاید شما به روانشناسی عشق نیاز دارید چون رابطه عاشقانه تان سرد یا حتی تمام شده؟ مطمعن باشید عاشق کردن دیگران یک مهارت اکتسابی است و با کمی تلاش هر کسی میتواند مهارت های عاطفی خود را افزایش دهد. با سربرگ تازه همراه باشید.

روانشناسی عشق چیست؟

 روانشناسی علم مطالعه رفتار و فرایند های ذهنی انسان است که زندگی انسان را از 5 دیگاه اصلی بررسی می کند یعنی رفتار، روان، فیزیولوژی، شناختی و پدیدار شناختی، رویکرد های روانشناسی تفاوت ها و اشتراک هایی نیز با یکدیگر دارند.

از نظر شما یک رابطه سالم و ایده آل چه ویژگی هایی دارد؟ چطور میتوانیم روابطه عاشقانه و مستحکمی داشته باشیم؟ چگونه میتوانیم دیگران را جذب ویژگی های خود کنیم؟ پاسخ این سوالات را باید در نظریه های روانشناسی جستجو کرد. هدف از تکنیک های روانشناسی عشق نفوذ به ضمیر ناخودآگاه دیگران و ایجاد احساس عشق و تعهد در آنان است برای موفقیت در این هدف باید به سه مولفه اصلی رابطه عاشقانه توجه ویژه داشت.

1.خود: شناخت فردی، اصلاح رفتار، پیشرفت و افزایش امتیازات.

2.شریک عاطفی: شناخت شخصیت طرف مقابل، شناخت نیازها، کمبود ها، معیار ها و رفتار او.

3.رابطه مشترک: آگاهی در باره اصول ارتباط، درک شرایط و درک نیاز های رابطه.

الگوی رفتاری افراد در روانشناسی عشق

رفتار شناسی یکی از نظریه هایی است که کاربرد زیادی در روانشناسی عشق دارد. فرایند عشق با کشش های جنسی آغاز می شود و در ذهن انسان نیاز شدیدی به ایجاد رابطه عاشقانه به وجود می آورد سپس دو جنس مخالف به واسطه ویژگی هایشان جذب یکدیگر می شوند و در نهایت با توجه به رفتار هایی که دارند به یکدیگر نزدیک می شوند یا از هم فاصله میگیرند.

معنی رفتار در روانشناسی

رفتار واکنشی است که در برابر یک عمل یا کنش بیرونی از انسان سر میزند. پیچیدگی رفتار در انسان ها بسیار بیشتر از سایر موجودات زنده است مثلا انسان ها می توانند با زبان بدن خود مفهومی را انتقال دهند و همچنین رفتار های کلامی داشته باشند. تعامل دو زوج در یک رابطه رفتار های گوناگونی را به وجود می آورد و این رفتار ها یا باعث دوام رابطه خواهند بود یا دلیل فروپاشی آن و این موضوع بیانگر اهمیت رویکرد رفتارگرایان را در روانشناسی عشق نشان می دهد.

انسان ها در رابطه های اجتماعی، دوستانه و عاشقانه الگو های رفتاری مشخصی دارند این الگو ها در طول زندگی شکل می گیرند و تحت تاثیر سه عامل شخصیت، نیاز ها و محیط قرار دارند. یکی از معروف ترین و محبوب ترین تحلیل های الگوی رفتاری توسط ویلیام مارستون طراحی شد که با نام “مدل ارزیابی رفتاری دیسک” شناخته می شود. مدل دیسک برای پیشبینی رفتار افراد در شرایط و روابط مختلف مثل رابطه های اجتماعی، نظیر محیط های تحصیلی و شغلی، روابط خانوادگی، رابطه های دوستانه و رابطه با جنس مخالف کاربرد دارد.

ارزیابی رفتاری دیسک شامل 4 محور کلی می باشد که معرف 15 تیپ رفتاری است، در مدل رفتاری دیسک هر فردی حداقل دارای ترکیب دو مدل رفتاری می باشد که بصورت کلی به ویژگی های مهم این چهار محور می پردازیم تا با توجه به نشانه ها بتوانید رفتار های طرف مقابل خود را پیشبینی کنید و از رفتار های پرخطر دوری کرده و رفتار تاثیر گذاری در مقابل کسی دوستش دارید بروز دهید.

1.الگوی رفتاری تسلط (Dominance)

افرادی که تیپ شخصیتی D دارند همیشه به دنبال داشتن تسلط در امور هستند، آنها اعتماد به نفس بالایی دارند و در مقابل مسائل بسیار سریع و هوشمندانه تصمیم گرفته و اقدام می کنند. به واسطه اعتماد به نفس بالایی که دارند معمولا در تصمیم گیری های خود دقیق و بسیار سریع هستند و جنبه های مهم موضوعات را می بینند حتی اگر بخاطر سرعت در تصمیم گیری اشتباهی نیز داشته باشند دچار پشیمانی نمی شوند و خطا ها را بخشی از زندگی می دانند.

ویژگی های تیپ رفتاری D

• کلی نگر هستند و تصویر بزرگتر را می بینند. (از رابطه های بی هدف دوری می کنند).
• سراحت بیان دارند و بسیار رک هستند. (اگر کاری از نظرشان غلط باشد به راحتی بیان می کنند).
• آنها نه تنها از چالش فراری نیستند بلکه از آن استقبال می کنند. (آنها با حل مشکلات توانایی ها و استعداد خود را نشان می دهند، یکنواختی از نظر آنها جذاب نیست).
• اصل مطلب برایشان مهم است و از حاشیه بیزارند. (دوست ندارند وقتشان بی دلیل تلف شود).
• دوست دارند مقتدر و قوی دیده شوند. (ارزشمند بودن برای آنها الویت زیادی دارد).
• بسیار کنترلگر هستند. (ارتباط با این افراد گاهی چالش برانگیز است).

2.الگوی رفتاری نفوذ  (Inflence)

تیپ های شخصیتی(I) افرادی هستند که مهارت های کلامی و نفوذ بالایی دارند، آنها به شدت اجتماعی هستند شنوندگان بسیار خوبی می باشند و به واسطه این ویژگی ها محبوبیت زیادی بین دیگران بدست می آورند اما همیشه نگران این هستند که دیگران چه فکری راجع به آنها می کنند. در مواقعی که با مسئله یا چالشی روبرو هستند حتی باوجود دانستن راه کار از دیگران کمک می گیرند تا با ارتباط بیشتر با اطرافیان محبوبیت بیشتری نیز پیدا کنند.

ویژگی های تیپ رفتاری I

• پر از انرژی و شوق نسبت به مسائل (محرک ذوق و شوق آنها باشید).
• خوشبین و مثبت اندیش هستند (فرد منفی نگری نباشید).
• مشارکت گرایی بالایی دارند (آنها را به فعالیت های جمعی دعوت کنید).
• از حذف شدن بیزارند (آنها را نادیده نگیرید).
• به شدت نیاز دارند مورد توجه قرار بگیرند (توجه ویژه به ارزشمندی آنها داشته باشید).
• علاقه ای به جزئیات ندارند (جزئیات بیهوده را از روابط خود دور کنید).

3.الگوی رفتاری ثبات (Steadiness)

افراد S الگوی رفتاری با ثبات دارند آنها در رویارویی با مسائل سریع تصمیم نمی گیرند تمام جوانب را در نظر دارند تا تصمیمات دقیق و درستی اتخاذ کنند. الویت آنها در زندگی حفظ آرامش و دوری از چالش و تنش است، نیاز به امنیت احساسی و روانی از مهمترین نیاز های این افراد است. آنها کاملا متواضع هستند و خیلی اهل صحبت و مطرح کردن مسائل نیستند اما به پیوند های عمیق عاطفی در روابط خانوادگی، دوستانه و عاطفی اهمیت می دهند.

ویژگی های تیپ رفتاری S

• از عجله پرهیز می کنند (برای تصمیم گیری آنها را تحت فشار قرا ندهید).
• از استرس بیزارند (عاملی برای ایجاد اضطراب نباشید).
• شخصیتی آرام و ایمن دارند (کاری کنید کنار شما احساس آرامش داشته باشید).
• حمایتگر هستند (اجازه حمایت کردن به آنها بدهید و حامی خوبی باشید).
• در زندگی نگرش های خاص دارند و به چهارچوب ها اهمیت زیادی می دهند (به اصول اخلاقی آنها توجه کنید).
• از ریسک های اشتباه دوری می کنند (برای نتیجه گیری به شواهد و مدارک توجه می کنند).

4.الگوی رفتاری وظیفه شناس (Conscientiousness)

افراد وظیفه شناس C یا موشکاف تحلیلگر هستند آنها به شدت به جزئیات توجه می کنند تا به مقصود نهایی نزدیک شوند به دلیل توجه زیاد به جزئیات سرعت تصمیم گیری پایینی دارند و برای درستی و نا درستی اهمیت زیادی قائل می شوند. بیشتر فرد گرا هستند و به کار های فردی علاقه دارند و کمتر به کار های جمعی توجه نشان می دهند.

ویژگی های تیپ رفتاری C

• از استقلال لذت می برند و استقلال عنصر حیاطی در زندگیشان است ( افراد مستقل و قوی از نظر آنها جذاب تر هستند).
• همیشه به دنبال کشف حقایق و عوامل پشت پرده اند (با آنها صادق باشید و چیزی را پنهان نکنید).
• علاقه دارند نظر خودشان را همیشه بیان کنند (نظر آنها را در مورد مسائل با دقت گوش کنید و همفکری شان را بخواهید).
• اگر از آنها انتقاد شود طعنه آمیز پاسخ می دهند (سعی کنید منتقد منطقی و با استدلالی باشد).

یکی از پایه های عاشق کردن دیگران (بر اساس روانشناسی عشق) شناخت سبک های مختلف رفتاری است چون برای تاثیر گذاری از طریق رفتار روی دیگران باید به ویژگی های انواع تیپ رفتاریآشنا باشید تا شناخت بهتری از فرد مقابل بدست آورید.

عشقتان توجه کنید و رفتار خودتان را با رفتار او هم جهت کنید. به مواردی که برای آنها مهم است اهمیت دهید الویت های آنها را تبدیل به اولیت های خود کنید و عواملی که روی رفتار طرف مقابلتان تاثیر منفی دارد را از رفتار خود حذف کنید در یک کلام ویژگی های آنها را بشناسید و برای داشتن رابطه بهتر با توجه به ویژگی عشقتان تصمیم بگیرید و رفتار کنید.

سبک های دلبستگی در عشق

یکی دیگر از نظریه های پر کاربرد در روانشناسی عشق سبک دلبستگی نام دارد. جان بالبی روانکاو و روانپزشک انگلیسی نظریه پرداز سبک های دلبستگی یا “نظریه پیوستگی” است. نظریه پیوستگی رابطه فرزن دو والدین و تاثیر آن در سایر روابط اجتماعی و عاطفی را بررسی می کند. طبق تحقیقات جان بالبی ارتباط انسان با والدین خود در سالهای ابتدایی زندگی و دوران رشد منشاء دلبستگی آنها در ادامه زندگی است.

از تولد تا 5 سالگی نوع دلبستگی انسان ها شکل گرفته و توسعه پیدا می کند، در ادامه زندگی تمام واکنش های ما نسبت به کسانی که ارتباط نزدیکی با آنها داریم طبق سبک دلبستگی مان خواهد بود. با شناخت سبک دلبستگی خودمان میتوانیم به نقص ها و اشتباهات خود پی ببریم و نیاز های واقعی خودمان را برای پیشرفت بشناسیم و با شناخت نوع دلبستگی طرف مقابل میتوانیم واکنش های او را پیش بینی کنیم.

اگر رابطه شما تمام شده همین الان مهارت های بازگشت را در چیکار کنم عشقم برگرده مطالعه کنید.

سه نقطه نظر معروف جان بالبی در باره عشق

• ایجاد پیوند عاطفی با دیگران از نیاز های غریزی و بیولوژیک همه انسان ها است.
• انسان ها دلبستگی را به دلیل احساس امنیتی که به دنبال دارد عمیقا میخواهند.
• با اینکه نیاز به دلبستگی در همه انسان ها مشترک است اما توانایی ما در پاسخ دادن به این نیاز به یک اندازه نیست و هر یک از انسان ها با روش خود دلبستگی های عاطفیشان را کنترل می کنند.

دلبستگی افراد در روابط عاطفی را میتوان به چهار دسته تقصمیم بندی کرد. هر یک از سبک های دلبستگی نشان می دهد افراد چه نگاه و نگرشی در روابط عاطفی دارند، خواسته های آنها در دلبستگی چیست و چه واکنش هایی نسبت به مسائل مختلف نشان می دهند.

1.سبک دلبستگی ایمن

افراد با دلبستگی ایمن اندیشه ای مثبت در باره جهان و انسان ها دارند. از نظر این افراد همه انسان ها ذاتا خوب هستند. آنها به سادگی نسبت به کسی بدبین نمی شوند و تنها زمانی اعتماد خود را نسبت به شریک عاطفی شان از دست میدهند که بی اعتمادی آنها بر پایه و اساس شواهد و مدارک محکم باشد.

ویژگی های افراد ایمن در عشق

1. افراد ایمن به سادگی با دیگران ارتباط برقرار می کنند و وارد رابطه می شوند، شروع یک ارتباط با این افراد سخت نیست زیرا آنها درگیر ترس ها و اظطراب های ناشی از روابط عاطفی نیستند.
2. اگر دلایل محکمی برای اشتباه بودن رابطه خود داشته باشند آن رابطه را به راحتی کنار میگذارند.
3. افراد ایمن اغلب روابط طولانی تری دارند و بسیار متعهدانه عمل می کنند و از رابطه عاطفی خود رضایت حداکثری دارند.
4. ایمن ها هوش هیجانی و هوش عاطفی قوی دارند.

2.سبک دلبستگی اجتنابی

افراد اجتنابی نسبت به تمام جهان بی اعتماد هستند از نظر آنها همه انسان ها غیر قابل اعتماد اند مگر اینکه خلاف این امر ثابت شود. این افراد نسبت به همه مسائل با شک زیاد برخورد می کنند و همیشه احساس نا امنی دارند.

ویژگی های افراد اجتنابی در رابطه

1. آنها طوری رفتار می کنند که شخصی قدرت مند هستند و به هیچ کسی نیاز ندارند و از برقراری ارتباط صمیمانه اجتناب می کنند.
2. افراد اجتنابی در جمع ها با زروگویی و قدرت طلبی به دنبال بدست آوردن عزت نفس نداشته خود می گردند.
3. وقتی از از شریک احساسی خود جدا می شوند کاملا ظاهر خود را حفظ می کنند اما از درون آشفته و افسرده هستند.
4. اجتنابی ها در بیشتر موارد افرادی مشکوک و مسئله دار را برای رابطه عاطفی انتخاب می کنند تا تائیدی بر بی اعتمادی آنها نسبت به دیگران باشد.

3.دلبستگی دو سوگرا

افراد دوسوگرا دچار وابستگی های شدید هستند، آنها به شدت نیاز به دوست داشته شدن توسط دیگران دارند. برای دوست داشته شدن دست به هر کاری می زنند و هر چیزی را می پذیرند. آنها به شدت درگیر حسات، کنترل کنندگی، شکاکی و ایراد گیری هستند.

ویژگی دوسوگرا ها در رابطه عاشقانه

1. همیشه از حضور نداشتن طرف مقابل ابراز ناخرسندی می کنند ولی در زمان حضور هم این نارضایتی را دارند.
2. هیچ گاه و در هیچ شرایطی از رابطه عاطفی خود راضی نیستند.
3. دوسوگرا ها در وابستگی به درماندگی می رسند.
4. آنها همیشه ترس از دست دادن را در تمام لحظه ها احساس می کنند.

4.دبستگی آشفته

میزان نارضایتی در ازداواج در افراد آشفته نسبت به سایر تیپ ها بیشتر است. اما میزان طلاق آنها در سالها ابتدایی زندگی مشترک پایین است، این افراد خود را لایق خوشبختی نمی دانند از نظرشان باید تاحد مرگ مشکلات را تحمل کرد دلسبتگی آشفته مجموعه ویژگی های دوسوگرا ها و اجتنابی ها را دارد.

ویژگی های افراد آشفته در عشق

1. آنها باور دارند که باید تا پای جان روی عشق خود بمانند.
2. نیاز سیری ناپذیری به جلب محبت عشقشان دارند.
3. به دلیل ترس از خیانت دیدن در خیانت کردن پیش قدم می شوند، آنها معتقد اند اگر خیانت نکنی قطعا خیانت میبینی.

نیاز های انسان در روابط عاطفی

تمام روانشناسان و اندیشمندان بر سر این موضوع توافق نظر دارند که جستجوی انسان برای عشق جهت پاسخگویی به نیاز های درونی است که جنبه های روانی و جنسی دارند. مسئله نیاز یکی از مهم ترین جنبه های زندگی انسان است و عشق برای ارضاء نیاز های انسان اهمیت زیادی دارد. نیاز هایی ما بصورت غیر مستقیم و مستقیم روی رفتار و روابط مان تاثیر دارند این نیاز ها کدامند؟ با شناخت نیاز ها میتوانیم رفتار های خودمان را مدیریت کنیم و نسبت به شرایط طرف مقابل درک بهتری پیدا کنیم.

هرم سلسه مراتب نیاز های مزلو

اهمیت نیاز ها در زندگی و روابط عاطفی به حدی زیاد است که روانشناسان زیادی راجع به آن دست به تحقیق و آزمایش زدند. آبراهام مزلو نیاز های انسان را بر اساس یک سلسله مراتب تعریف کرد که با نام هرم مزلو شناخته می شود. این هرم به تحلیل نیاز های بنیادین و نقش آنها در رفتار و احساسات انسان می پردازد.

1.نیاز های زیستی

مواردی که انسان برای زیست به آن نیاز دارد مثل تنفس، غذا، خواب، نیاز جنسی و دفع. “از نظر روانشناسی نیاز جنسی انسان ریشه در دوران کودکی و رشد او دارد و به بصورت گسترده با فزیولوژی در آمیخته و صرفا نباید این نیاز را به عنوان یک عامل شهوانی در نظر گرفت”.

وضعیت جسمانی روی فعالیت های مغزی تاثیر دارد، تحت تاثیر وضعیت جسمی رفتار و احسسات افراد نیز تغییر می کند مشکلاتی مانند؛ گرسنگی، خستگی، اضطراب و افسردگی باعث بروز رفتار های نابهنجار در انسان می شوند.  تحقیقات نشان داده افراد در زمانی که نیاز های زیستی شان به درستی رفع نشده باشد در مقابله با مسائل واکنش های هیجانی دارند.

2.نیاز های امنیتی

امنیت جانی، روانی، خانواده، مالی، شغلی، سلامتی و امنیت در عشق دومین نیاز اساسی انسان ها است. احساس نا امنی در هرکجای زندگی که باشد میتواند تمام رفتار های انسان را تحت تاثیر قرار دهد، امنیت و تعهد در رابطه عاطفی جایگاه ویژه ای دارد زیرا احساس نا امنی دیر یا زود قطعا به فروپاشی رابطه یا حتی اتفاقات بدتر منجر می شود.

اگر در رابطه خود تنش های زیادی را تجربه می کنید یا نتوانستید ارتباط ایمن و صمیمی را با کسی که دوستش دارید شکل دهید به نیاز های امنیتی او توجه بیشتری نشان دهید و از وجود آرامش و امنیت در رابطه خود مطمعن شوید. اگر شرایط زندگی عشقتان به گونه ای است که نیاز های امنیتی او به درستی برطرف نمی شوند تلاش کنید تا جایی ممکن در کنترل و بهبود اوضاع به او کمک کنید.

3.نیاز های اجتماعی

روابط دوستی، روابط خانوادگی، صمیمیت جنسی و رابطه اجتماعی در سومین طبقه هرم قرار دارند. تمام افراد صرف نظر از اجتماعی بودن یا نبودنشان به شدت تحت تاثیر نیاز های اجتماعی هستند شما میتوانید از این نیاز به نفع خود استفاده کنید و با افزایش رابطه های دوستی مشترک، جایگاه مهم تری در زندگی عشقتان بدست آورید و این نکته را نیز در نظر بگیرید هرگز نباید خودتان را در مقابل اطرافیان طرف مقابل قرار دهید یا در روابطش برای او محدودیت تعریف کنید.

4.نیاز به احترام

محترم بودن و احترام گذاشتن در زندگی انسان ها جایگاه ویژه ای دارد نیاز به احترام با رضایت از خود، اعتماد به نفس و عزت نفس شروع می شود و با احترام گذاشتن به دیگران و مورد احترام دیگران بودن به اوج می رسد. احترام گذاشتن به طرف مقابل و جنبه های مختلف زندگی او و رفتار محترمانه بدون هیچ تردیدی باعث افزایش صمیمیت در روابط عاطفی می شود.

5.نیاز های شکوفایی

این باور که مقصد نهایی انسان ها شکوفایی و گرایش به نیکی است از ابتدای پیدایش فلسه مطرح شده است از نظر روانشناسان و روانکاوان نیز شکوفایی را میتوان به عنوان اوج خواسته های انسان در نظر گرفت. اما از آخرین نیاز انسان که شکوفایی استعداد ها و توانایی ها است چگونه میتوانیم در روابط خود استفاده کنیم؟

1.با شکوفایی خود جذابیت مان را افزایش دهیم و تاثیر گذار تر باشیم.

2.امکان رشد شکوفایی دیگران را فراهم کنیم و آنها را در جهت شکوفایی استعداد ها و توانایی هایشان تشویق و حمایت کنیم.

استراتژی عشق

برای اینکه دیگران را عاشق خود کنیم باید استراتژی برنامه ریزی شده ای داشته باشیم. در استراتژی عشق با داشتن استراتژی در رفتار میتوانیم روابط خود را در جهت درست هدایت کنیم.

مثلث شناختی عشق

آیا برای شما هم سوال شده که انسان ها بر چه اساسی تصمیم میگیرند که در لحظه های مختلف چه رفتاری داشته باشند؟ علت واکنش های آنها چیست و چرا گاهی رفتارشان کاملا خلاف انتظار است؟ آیا کنجکاو هستید بدانید پروسه تصمیم گیری چگونه در ذهن اجرا می شود؟

مثلا چرا برخی افراد در برابر ابراز احساسات هیچ واکنشی نشان نمی دهند؟ یا چرا عده ای در برابر برخی اتفاقات کوچک رفتار های به شدت هیجانی دارند؟ چرا صمیمی شدن با بعضی اشخاص دشوار است؟ یا چرا نمی توانید توجه کسی که دوستش دارید را به خود جلب کنید؟

شاید برای همه ما پیش آماده باشد که با وجود تفاهم های بسیار احساس کنیم حرف یکدیگر را نمی فهمیم هر چه می گویم یا هر کاری می کنیم نتیجه عکس میگیرم! اگر بتوانیم توانایی درک و آگاهی خود را افزایش دهیم میتوانیم زبان مشترک با هر شخصی را پیدا کنیم اما چگونه؟ تمام رفتار های انسان مثل: نگرش، انتخاب، پرخاشگری، ترس، انزوا، موضوع گیری در برابر مسائل، زبان بدن و رفتار گفتاری قبل از بروز یک پروسه تصمیم گیری را در ذهن طی می کنند که به اصطلاح به مثلث شناختی می گویند.

بر اساس روانشناسی شناختی  CBT ما امروز می دانیم که تمام رفتار هایمان طبق یک چرخه غیر قابل توقف شکل می گیرند. سه مولفه اصلی تصمیم گیری های روزمره ما احساسات، تفکرات و رفتار هستند که هر مورد روی دو مولفه دیگر تاثیر میگذارد. احساسات ما روی افکار و رفتارمان تاثیر دارند، افکار نیز روی احساست و رفتارمان اثر می گذارد و در نهایت رفتاری که داریم احساسات خودمان را نیز تحت تاثیر قرار می دهد.

پروسه تصمیم گیری در عشق

ذهن انسان اطلاعات و ارتعاشات را از طریق گیرنده های عصبی و حسی دریافت می کند، این ارتعاشات در ضمیر ناهشیار بررسی می شوند و ما با توجه به باور ها و افکارمان این اطلاعات را پردازش می کنیم و احساس ما در قبال موضوع مورد نظر شکل میگیرد و درنهایت ما با توجه به احساسی که داریم تصمیم میگیریم چه رفتاری انجام دهیم.

تفکر و باور هایی که راجع به خودتان در ذهن طرف مقابل به وجود می آورید، احساساتی که در او شکل می دهید و رفتاری که در مقابل او دارید باعث موضوع گیری عشقتان نسبت به شما می شود. اگر میخواهید هر شخصی که با او در رابطه هستید بیشتر به شما نزدیک شود  علاقه بیشتری به شما در او ایجاد شود باید ذهن او را با رفتار مناسب و ایجاد احساسات صحیح برنامه ریزی کنید. برای موفقیت در این مراحل و آموزش بهترین روش های عاشق کردن دیگران میتوانید از پروژه حامی عشق تیم روانشناسی سربرگ تازه استفاده کنید و سوالات خود را بصورت رایگان از کارشناسان ما بپرسید.